این یک سایت خیریهس که به گرسنه ها، بیماران سرطانی، حیوانات و... کمک می کنه. شما می تونید از محصولات این سایت خرید کنید تا پول حاصل از فروش اون برای کمک به آنها صرف بشه، حتی اگه خرید هم نمی کنید می تونید با یک کلیک بدون صرف هیچ هزینه ای برای کمک اقدام کنید.
مژده، مژده
یه خبر خوب دارم که با انتشارش به احتمال زیاد فـیـلـتـر میشم.
سایت آزادی بیان به منظور پوشش اختصاصی اخبار مربوط به آزادی بیان در ایران، سانسور، خفقان، وضعیت روزنامه نگاران، وبلاگ نویسان، هنرمندان، روشنفکران و زندانیان سیاسی در روزهای آینده فعالیت آزمایشی خود را آغاز خواهد کرد.
سایت آزادی بیان که نخست تحت عنوان «کمیته پیگیری وضعیت احمد باطبی در آبان ماه سال ۱۳۸۲ تاسیس شده بود پس از مدتی فعالیت و انعکاس اخبار زندانیان روزنامه نگاران و وبلاگ نویسانیی که هم اکنون اغلب آنها از کشور خارج شده اند، فعالیت خود را متوقف کرد.
با توجه به یورش گسترده حاکمیت به بنیان های آزادی بیان و دستگیری و بازداشت گسترده اهل اندیشه در ایران اکنون به نظر می رسد آغاز به کار مجدد آن ضروری است
تو این کره خاکی هستند کسانی که قیمت زمین گلفشون به میلیاردها میرسه و از اون طرف کودکانی که بخاطر سوءتغذیه مادرشون و نداشتن شیر میمیرن. واقعاً بنی آدم اعضای یکدیگرند؟! اینجا یه آمار کلی عدد و ارقامی آوردم، اما اگه یه روز به جای یه بچه سیاهپوست باشید که چهار روز از آخرین وعده غذاییش میگذره، اون وقت میفهمید که بیان این این درد با عدد و ارقام چقدر بی معنیه. حداقل چهار میلیارد نفر بالای خط فقر زندگی میکنن و اگه هرکدوم روزی فقط یک دلار به همنوعانشون کمک کنن مشکل فقر رفع میشه، فقط یه دلار. از بین میلیاردر های مشهور جهان فقط بیل گیتس و همسرش رو میشناسم که سازمان خیریهشون سالانه دو میلیارد دلار به فقرا کمک میکنه، در عوض صدها میلیارد عرب هستند که خیلی بیشتر از این مقدار رو به گروههای تروریستی میدن. واقعاً عجیبه که سالانه تریلیونها دلار مالیات از سراسر دنیا پرداخت میشه اما هیچ مالیاتی حتی در حد 1% برای کمک به انسانهای به معنای واقعی گرسنه گرفته نمیشه. شاید گرسنه بودن بخشی از جمعیت دنیا هم جزء منافع پیچیده سیاستمدارهای کنترل کننده جهانه.
به هر حال من و شما به عنوان انسانهای آزادی که اسیر هیچ سیاست کثیفی نیستیم میتونیم وظیفه انسانیمونو انجام بدیم. حداقل چیزی که به دست میاریم یه احساس رضایت و آرامش بیمثاله. کافیه هر کدوممون کوچکترین کمکی بکنیم و بقیه رو هم به این کار تشویق کنیم. یادتون باشه علت وقوع سیل قطره قطره های بارونه.
لطفاً به انتشار این مطلب کمک کنید.
این منم، متولد هزاره دومی که در هزاره سوم خواهم مرد. عصری که میگریزیم; از خود فراتر به سوی کیهان و از خود فروتر به اجزای اتم. عصری که میببنیم فراتر از بنفش و فروتر از سرخ تا بگریزیم از نور و میشنویم فرا و فروتر از صوت تا نشنویم صوت. میگریزیم از خویشان و میگردیم به دنبال بیگانگان تا آنها را خویش کنیم و خویشان بیشتری برای گریختن داشته باشیم. در عصر من جنسیت واحد نیست، در عصر من سـکـس یعنی دست و کلیتوریس. در عصر من ته بالاتر از سر است. همه عطش مینوشند، آدمها میدانند چگونه نه بخوابند نه بیدار باشند و میخواهند نه بمیرند نه زنده باشند. در عصر من گذشته و آینده میسازند و در حال میسوزند. در عصر من حقیقت در دروغ محلول است. در این عصر دو نفر میجنگند هزاران نفر میمیرند جز آن دو نفر. در این عصر خدا مخلوق است، دنیا درون ماست که در دنیاییم، در عصر من جواب سؤال است، در عصر من هرچه بیشتر بفهمی نفهمتر میشوی. شعر امروز کس شعر است و این تویی که به این کس شعر گوش میدهی و از بی معنایی آن را معنا میکنی و معنای آن را نمیفهمی. همه چیز به پارادوکس ختم میشود. درد اینجاست; هیچ وجود دارد.
من به شدت فمنیست هستم، همه فکر میکنن یه فمنیست باید یه زن باشه اما من به عنوان یه مرد کاملا بهش معتقدم و از فمنیست ها حمایت میکنم چون مرد بودن رو یه توهین میبینم اگه از زن بودن بالاتر باشه. تو جامعه ایران مردم کم و بیش همه چی رو به مذهب وابسته کردن حتی چیزهایی که واقعاً ربطی به مذهب نداره. به هر حال تبعیض جنسیتی چیزیه که من باهاش میجنگم حتی اگه همه ادیان قبولش داشته باشن.
جدیداً گرایشی از فمنیسم به وجود اومده به اسم «فمنیسم اسلامی» که منشأ اون از کشورهای اسلامی نسبتاً ازاداندیشی مثل مصره. فکر کنم برای جامعه ما مفید باشه و بدون اینکه به ستیز مذهب بره حقوق زنها رو به اونا بفهمونه و ازش طرفداری و حمایت کنه. تو این مطلب فمنیسم اسلامی به صورت کوتاه معرفی شده. پیشنهاد میکنم بیشتر دنبالش برید و ازش اطلاعات به دست بیارید.
فمینیستهای مسلمان فمینیسم را غربی محسوب نمیکنند، هرچند منشاء فمینیسم و نامگذاری آن از فرانسه بودهاست، مسایل زنان را امری جهانی میدانند. کتاب «فمینسم و ناسیونالیسم» کوماری جایاواردنا، بنیان گذار دانشگاه سری لانکا که در سال ۱۹۸۶ چاپ شد، توضیح دهنده تاریخچه پیدایش جنبشهای فمینیستی در کشورهای مختلف آسیا و خاورمیانهاست.
فمینیستهای مسلمان معتقدند احکام اسلامی یا فقه که شکل کلاسیک آن در قرن نهم میلادی تثبیت شدهاست با مفاهیم و رفتارهای مردسالارانه زمان خود ترکیب شدهاست و این تعبیر مردسالارانه از احکام، شریعتهای متفاوت معاصر را شکل دادهاست. همچنین، حدیث (گفتهها و اعمال نقل شده از پیامبر اسلام، اما نه همیشه معتبر) نیز اغلب در خدمت توجیه ایدهها و اعمال مردسالارانه قرار گرفتهاست. گاهی منشاء یا قابل اعتماد بودن احادیث مورد اعتراض هستند و کم نیستند مواردی که این حدیثها در خارج از بافت خود استفاده شدهاند. بنابراین یکی از اولویتهای فمینیسم اسلامی رفتن مستقیم به سوی قرآن به عنوان قلب و ستون دین اسلام، برای فهمیدن پیام برابری خواهانه اسلام است.
روششناسی پایه فمینیسم اسلامی شامل روشهای کلاسیک اجتهاد (بررسی استقلال منابع دینی) و تفسیر است و علاوه بر این دو روش، روشهای تحلیل زبانشناختی، تاریخی، تحلیل ادبی، جامعهشناختی، مردمشناختی و… نیز به کار گرفته میشوند. و سه دیدگاه را در بر میگیرد:
بازخوانی آیاتی از قرآن به شیوهای که اشتباهات تاریخی رایج همچون داستانهای خلقت و اپیزود بهشت را که در خدمت تقویت ایده برتری مذکر هستند، تصحیح کند.
معلوم کردن آیاتی که بر برابری زن و مرد بدون هیچ ابهامی تاکید میکنند.
شالوده شکنی از آیاتی که تفاوت میان دوجنس را مطرح میکنند و به صورت گستردهای برای توجیه سلطه مذکر تفسیر شدهاند.
به اعتقاد این افراد تفسیرهای موجود از اسلام حاوی مفهوم برتری مذکر، انعکاس دهنده فرهنگ مردسالارانه پیش از قرآن هستند. آنان معتقدند آیات زیادی از قرآن هستند که برابری زن و مرد را تایید میکنند. مانند آیات سوره حجرات: «ما شما را از یک جفت زن و مرد خلق کردیم و شما را در قبایل و ملتهای مختلف قرار دادیم برای این که یکدیگر را بشناسید و همانا بهترین شما نزد خدا، پرهیزگارترین شماست.» پس نتیجه میگیرند در اساس، از نظر هستی شناختی اسلامی، تمام افراد بشر برابرند.
فمینیستهای اسلامی فمینیسم را به عنوان آگاهی نسبت به اجبار و محدودیتهایی که زنان تحت انقیاد آن هستند، دور انداختن محدودیتهایی که زنان در آنها قرار داده شدهاند و تلاش برای ایجاد یک نظام روابط منصفانهتر و عادلانهتر بین زن و مرد میدانند و هیچ تناقضی میان فمینیست بودن و مسلمان بودن خود نمیبینند.